کشور افغانستان پس از حکمرانی طالبان، در ابتدا دچار بحران نگرانکنندهای شده بود؛ چرا که افراد و کشورهای زیادی مخالف به قدرت رسیدن طالبان بودن و از همان ابتدا سعی کردند در مقابل طالبان بایستند و آنها را به رسمیت نشناسند. دلیل این مخالفتها طرز تفکر افراطی اسلامی به خصوص در زمینه زنان بود که بسیاری از کشورها به دلیل رعایت حقوق بشر اعتراض خود را نشان دادند.
در کنار این موارد افغانستان به دلیل عوامل گوناگون از قبیل؛ تسلط طالبان، درگیریهای پیدرپی و اختلال در فعالیتهای تجاری و اقتصادی با چالشهای اقتصادی بسیاری مواجه بود. این شرایط آشفته با فروپاشی ساختار بانکی، صعودی شدن نرخ بیکاری، کاهش بسیار زیاد ارزش افغانی و کمبود کالاهای ضروری آشفتهتر نیز شد، اما رفته رفته شرایط مدیریتی توسط طالبان مطلوبتر شد و توانستند جلوی پیشرفت بحران در برخی موارد بگیرند و تحت کنترل خود دربیاورند و تجارت و روابط سیاسی خود را با برخی کشورها حفظ کنند. اما در اینجا یک سوال بسیار حیاتی مطرح میشود و آن این است؛ اگر بسیاری از کشورها مخالف حکمرانی طالبان بودند و هستند چرا این کشور مانند ایران تحریم نیست و حتی روابط سیاسی و تجاری خود را دارد پیش میگیرد!؟ در ادامه به بررسی و تحلیل این موضوع میپردازیم.
بررسی دلایل ارتباطات سیاسی و تجاری سایر کشورها با افغانستان و عدم تحریم
با وجود به رسمیت شناخته نشدن حکومت طالبان توسط جامعه جهانی، تعاملات تجاری با این کشور همچنان ادامه دارد. دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که شاید بتوان مهمترین آن را نمایشی بودن اهمیت حقوق بشر در افغانستان و وجود منافع تجاری برای سایر کشورها دانست. در این زمینه باید رو راست باشیم که افغانستان دارای منابع و معادن طبیعی فراوان است که دلیل اصلی حضور چندین ساله آمریکا در آنجا نیز همین بوده است. در عین حال به خاطر عقبماندگی تجاری، آن را به یک بازار خوب برای صادرات تبدیل میکند. پس بازار افغانستان نهتنها تعطیل نیست؛ بلکه به یک بازار هدف برای کشورهای فرصت طلب در حوزه اقتصادی، جهت رسیدن به سود هنگفت مالی و تجاری تبدیل شده است. پس چرا باید دلیل اهمیت پایمال شدن حقوق زنها در یک کشور جنگ زده برای سایر کشورها مخصوصاً غرب اهمیت داشته باشد جز اینکه میخواهند بهانهای به دست آورند و منافع خود را حفظ کنند.
جالب است بدانید در حال حاضر خود افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان صادرات محصولات استخراج شده از معادن و منابع طبیعی مانند تالک در افغانستان را پیش گرفته است و به اروپا و آمریکا صادرات میکنند. چه برسد به کشورهای همسایه و شرق آسیا مانند روسیه تحریم شده و چین و پاکستان و ایران و سایر کشورهای همسایه افغانستان. البته باید نقش اهمیت افغانستان در ارتباط آسیای مرکزی و شرقی به غرب را نیز در نظر داشت که بسیاری از کشورهای منطقه حتی پیش از آمدن طالبان روی آن حساب باز میکردند و برای ایجاد یک مسیر تجاری خوب و بدست آوردن سود در آن حاضرند سرمایهگذاری نیز بکنند مانند چین که روی راه آهن و مسیرهای تجاری آن سرمایه گذاری کرده و در عین حال از منابع طبیعی آن نیز در عوض استخراج میکند.
امنیت و افراطی بودن طالبان را شاید بتوان یکی دیگر از مهمترین عواملی دانست که باعث شد بسیاری از کشورهای منطقه و دنیا با آنها کمی راه بیایند. چرا که محاصره همه جانبه افغانستان در عین ضربه زدن به مردم ممکن بود واکنشهایی را از سمت طالبان به همراه داشته باشد که امنیت منطقه به خصوص در مرزهای مشترک با همسایه را به هم بزند. در نتیجه حتی کشورهای غربی و سازمان ملل متحد به طور مستقیم با طالبان تعامل تجاری ندارد، اما از طریق برنامههای بشردوستانه به مردم افغانستان کمک کردند تا شرایط وخیمتر نشود.
پس باید گفت که ما نیز به جهت اینکه از بازار جهانی جا نمانیم همچون سایر کشورها لازم است منفعت کشور خود و مردممان را ملاک مراودات و معاملات تجاری قراردهیم و افت تجاری که از بدو روی کار آمدن دولت طالبان ایجاد شدهاست و رفته رفته به بهبود نسبی رسیده و افت و خیزی را که داشته است ثبات ببخشیم و نگذاریم سهم عمدهای که واردات افغانستان و اقتصاد آن داشتیم را دیگر کشورهای جهان پر کنند و نیازمندیهای افغانستان را همچون مواد اولیه و ماشین آلات و… به خوبی شناسایی کنیم و با عقد قراردادهای ما بین در جهت گسترش روابط تجاری خود با افغانستان و بهرهمندی از ظرفیتهای تجاری افغانستان، تجارت دوجانبه را به حد مطلوب و اعلا همچون گذشتهی نهچندان دور برسانیم.
بدون دیدگاه